جدول جو
جدول جو

معنی بنات الکری - جستجوی لغت در جدول جو

بنات الکری
(بَ تُلْ کَ)
رؤیا و مناماتی که بخواب دیده شود. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنت الکرم
تصویر بنت الکرم
شراب انگور، باده
فرهنگ فارسی عمید
(بَ تُسْ سَ)
شتر. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بِ تُلْ کَ)
شراب انگوری. (غیاث اللغات) (آنندراج). بنت العنب. شراب. بنت العنقود. رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 224 شود
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْ اَ)
جویهای خرد. (مهذب الاسماء نسخۀ خطی) (آنندراج) ، ماران، چون که مانند طبق گرد خود چنبر می زنند، داهیه. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْ بِ)
بارانها و مراد از ’بکر’ ابر است در اول پیدایش. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْ حَ شا)
قلوب و امعاء. (از المرصع) ، احشاء داخله و جوارح باطنی. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُرْ ری)
شتر. گویند این حیوان از باد آفریده شده. چنان که گویند خیل و نخل از باقیماندۀ گل آدم خلق شده است. (از حاشیۀ المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُصْ صُ)
سنگریزه هائی که در بیابانها برای علامت و راهنمائی گرد شده است. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُطْ طَ)
کوره راههائی که از شاه راهی منشعب شوند. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْ فِ)
آراء و افکار و هر آنچه در اندیشه خطور کنند. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْکُ)
گوسفند. گوسفندان. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُلْ مُ نا)
زنان. و منی جمع منیه است. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُنْ نَ)
زنان بدان جهت که در جستجوی عیبها جد و جهد دارند. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
(بَ تُدْ دُرر)
حمار وحشی. الاغ وحشی. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بنات الارض
تصویر بنات الارض
جوی ها رودها و دریاچه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنت الکرم
تصویر بنت الکرم
دخت رز دختر رز می باده شراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنات الدر
تصویر بنات الدر
الاغ وحشی
فرهنگ لغت هوشیار